17ابان1396

ای بابا تو که بازم خوابی همش خواب خواب خواب خودت خسته نشدی پاشودیگه به هزار بدبختی میام تورو ببینم توام که اصلا انگار نه انگار داری باهام بازی میکنی که دیگه نیام برای دیدنت؟ دیوونه مگه نمیدونی من به نگاه مهربونت محتاجم؟ ببین برات گل هایی که دوس داری و اوردم رز سرخ و سفید عاشقشون بودی چشاتو باز کن خیلی وقته ندیدمشون مگه همیشه نمیخواستی کنارت باشم؟ خب الان که اومدم چرا خوابیدی؟چرا بلند نمیشی؟داری تلافی میکنی؟الان تو میخوای منو تنها بذاری؟ من که گفتم از این به بعد دیگه تنهات نمیذارم!قول میدم تا تهش باهات باشم چشامو نیگا از نبودنت خیسن...هوا سرده همیشه این روزا تو بغل من گرم میشدی الان اون زیر سردت نیس؟ پاشو و به یاد اون روزا تو بغلم اروم بگیر و باهام درد و دل کن قول میدم تا تهشو با جون و دل گوش کنم ای بابا بازم اینا اودن...دیگه اینا هم فهمیدن کجا میتونن پیدام کنن...قرارگاه سرد عاشقانه هام با تو دیگه خصوصی نیس برای برگردوندنم به اتاقک بی روح اینجا به دنبالم میان تو پاشو بهشون بگو حرفامو میشنوی پاشو و نشون بده حرفام بی تاثیر نیس پاشو تا بفهمن فرشته ی اسمونی من قرار نیست بانوی خاک باشه...! اینا با بی شرمی زل میزنن تو چشام و میگن که دیوونم میگن که تو هم اغوش خاک شدی بانو تو که اهل خیانت نبودی اره من میدونم دیوونه تو و چشات پاشو و با صدای مهربونت بهم بگو دیوونه ولی نذار اینا دیوونگیمو فریا 17ابان1396...ادامه مطلب

از اتاقک سرد و بی روح از پنجره به بیرون زل میزنی دلت هوای بیرون را کرده است هر جا بجز این اتاقک..! فریاد میزنی...بغض میکنی...اشک میریزی و باز هم با ان قرص های لعنتی اروم میگیری! میخوای بلند شی اما نمیتونی دست وپات به تخت بستس!اخه کسی چه میدونه درد تو چیه؟چشاتو میبندی و به اون لحظه ای فکر میکنی که از اون چشای دیوونه کنندش دوست ندارمو خوندی و به فکرت خندیدی و با خودت گفتی یه شوخی محاله به اون لحظه ای که تیر خلاصو زد و گفت دیگه دوست ندارم و از زندگیم برو..! خندم گرفت سفت بغلش کردم و با ناز گفتم:دیوونه این حرفا چیه؟داری اذیتم میکنی؟ ولی اون با بی شرمی خودشو عقب کشید با نفرت تو چشام زل زد و گفت دیگه نمیخوامت و من ماندم و یه کوله بار علامت سوال که بی جواب موندن. داشتم رفنشو نگاه میکردم وبا خودم میگفتم الان برمیگرده ولی... از اون روز لعنتی2سال و10ماه و16روز میگذره و من منتظر برای برگشتن او... هر روز به بیرون از پنجره زل میزنم تا او برگردد و مرا در آغوش بگیرد و بگوید دوستت دارم...! چه زیبا روزیست ان روز... دوشنبه20آذر1396 17ابان1396...ادامه مطلب

چهارشنبه 1395/12/4 دیدی که امروزم گذشت مث بقیه روزا چه خوب چه بد!اینکه اومدم رو دارم مینویسم خواسته خودت بود یادته که؟گفتی بیام هر اتفاقی برامون میوفته رو بنویس تا همیشه یادمون بمونه چه روزایی داشتیم منم اومدم اومدم از امروز بگم که:خوب بو 17ابان1396...ادامه مطلب

پنچ شنبه1395/12/5 خداجـــــــونم یعنی میشه؟؟ به بزرگی خودت قسم خسته شدم!خدا تو که میدونی چی داره تو من میگذره..... دلم میخواد برم...اگه بابام نبود،اگه بابام انقدر بم توجه نمیکرد،اگه بابام انقد پشتم نبود و هوامو نداشت راحت میومدم پیش خودت اما ب 17ابان1396...ادامه مطلب

شنبه 1395/12/7 1خودتو و بکشی و خلــــــــاص اگه هم خودتو جلوی ماشین خارجی بندازی که بهتر 2دستاتو بذاری روی زانوهات و یاعلـــــی بگی و دنیاتو عوض کنی 3تا اخر عمر مثل ادمای بدبخت و ضعیف ناله کنی و یه زندگی ...خری داشته باشی و هیشکی هم ازت خوشش ن 17ابان1396...ادامه مطلب

  salam OMIDVARAM HALET KHOOB BASHE ALAN KE DAAM INARO MINEVISAM DELAM MIKHAD BEZANAM ZIR GOVLAM MIIDONI KE ? MIDONI KE CHIO MIGAM EY KASH GAHI VAGHTA HICH VAGHT HICH KARI NEMIKARDAM YE CHIZI HAS BEHESH MIGAN HORMAT GAHI VAGHT 17ابان1396...ادامه مطلب

جمعه1396/1/25 اصلا نمیدونم بزرگترین گناه من تو این دنیای لعنتی چی بوده که قراره همش اتفاقای بد برام بیوفته فقط میدونم تو زندگی من اتفاقای خوب کم کم دارن بازنشسته میشن و جاشونو میدن به اتفاقای بد روزگار.اتفاقایی که آسه آسه دارن نابودم میکنن! 17ابان1396...ادامه مطلب

مث همیشه رک برم سر اصل مطلب اولاینکه شما بچه ای و منم بی اعصاب مطلب دوم و مهم اینکه فاطمه میخای علت رفتار بدمو بگم؟ دیگه منو بشناس  من هر موقع کار و شغلم مشکل داشته باشه یا اینکه اوضاع مالیم خراب شده باشه خوددرگیریم شروع ممیشه دست خودمم نیس کلااااا 17ابان1396...ادامه مطلب

از روزی که پست قبلی رو گذاشتی تا امروز فقط 6 روز گذشت 6روزااااااااااااااااااااا وقتی نمیتونی فقط یه هفته پای حرفات وایسی دیگه هیچ توقعی ازت ندارم یه همچین ادمی که ثانیه ای رنگ عوض میکنه هییییچ وقت نمیتونه ارزوش خوشحالیت باشه دیگه مهم نیس فقط همون 17ابان1396...ادامه مطلب

23تیر از حالا به بعد میتونه برام ی روز نحس باشه یه روزی که باعث شد عشقمو به مرور زمان از دست بدم.همیشه به قسمت خیلییییییییییییی زیاد معتقد بودم شاید همین باعث شد این اتفاق بیوفته. اما از4مرداد اونی که فکر میکردم اتفاق افتاد.آرع از دست دادم عشق 17ابان1396...ادامه مطلب